بیداران

  دادخواهی برای حقیقت و عدالت

بازگشت به صفحه نخست > دادخواهی > گفتگوی میهن روستا با ایرج مصداقی در باره آغاز دادگاه تجدیدنظر حمید نوری

گفتگوی میهن روستا با ایرج مصداقی در باره آغاز دادگاه تجدیدنظر حمید نوری

میهن روستا

سه شنبه 10 ژانويه 2023

سلام می‌کنم به ایرج مصداقی عزیز، خوش آمدید، خوشحالم که امروز فرصتی به ما دادید، میدانم که به علت قرارها و کارهایی که دارید، فرصت زیادی ندارید، با این همه خوشحالم که دعوت بیداران را قبول کردید.

ما فکر کردیم که این جلسه را بگذاریم چون دادگاه تجدید نظر حمید نوری به زودی آغاز خواهد شد و می‌دانیم که بسیاری از دادخواهان و علاقمندان به پیگیری این دادگاه به روشن شدن سرنوشت این دادخواهی بسیار علاقمندند به خصوص که نتایج این دادگاه می‌تواند نقشی مهمی در امر دادخواهی و در فرآیند آن نیز داشته باشد، به همین خاطر علاقه‌مند هستیم، اطلاعاتی را به طور کل و خاص در ارتباط با برگزاری دادگاه تجدید نظر در سوئد در اختیار ما بگذارید.

من هم سلام میکنم خدمت شما، و متشکرم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید. در هر صورت من کاری مهم تر از این ندارم. بنابراین، این در صدر همه کارهای من است و این را باید بگویم که خیلی‌ها با سیستم قضایی سوئد آشنایی ندارند و این بیاطلاعی از همان ابتدا مشکلاتی ایجاد میکرد و آن کسانی که آشنایی با این سیستم نداشتند به عنوان حقوقدان و مطلع مسائلی را مطرح می‌کردند که بیشتر باعث بوجود آمدن اضطراب در دادخواهان می شد. برای دادگاه تجدید نظر در سوئد دیگر جلساتی مانند دادگاه بدوی صورت نمیگیرد. قبلا دادگاه تجدید نظر، دادگاه با همان شاهدان و شاکیان اجرا میشد فقط با این فرق که قضات جدیدی قضاوت دادگاه را به عهده داشتند.

به کمک پیشرفت تکنولوژی در بخشهای صدا و تصویر دیگر نیازی به تکرار همان دادگاه نیست و دیگر لازم نیست که در دادگاه تجدید نظر آنچه را که قبلا گفته شده، دوباره از اول ابتدا تکرار کنند. این دادگاه مقدمهای دارد، مثل هر دادگاهی دوباره دادستانها میآیند و سپس وکلای شاکیان اگر صحبتی داشته باشند، حرف‌های خود را مطرح کنند. وکلای حمید نوری هم میتوانند صحبتهای خود را بکنند. این احتمال وجود دارد که به حمید نوری این فرصت را بدهند که اگر حرفی دارد بزنند. بعد همه به دفترهایشان میروند. قضات دادگاه تجدید نظر در دفاترشان مینشینند و تمام فیلمهایی را که در دادگاه بدوی گرفته شده را نگاه میکنند. هر مدتی یک باری هم دوباره جلسهای تشکیل میشود و افراد میتوانند در آن شرکت کنند و گفتگوهایی انجام میشود ولی در روند دادرسی تغییری ایجاد نمیشود. همان فیلم‌های قدیمی را نگاه میکنند و تصمیمگیری خواهند کرد. در سپتامبر یا اکتبر آینده تصمیم نهاییشان را اعلام خواهند کرد.

آیا خبر دارید که دادستان‌ها برنامه دفاعیاتشان را چگونه تنظیم کرده‌اند؟ و وکلای شاکیان آیا با شما برنامه داشتند؟ آیا شما از برنامه‌های آنها اطلاعی دارید؟ این به نظر من خیلی مهم است چون در طول مدتی که دادگاه بدوی برگزار شد بسیار به نقش وکلای شاکیان و حتی دادستان‌ها ایراد گرفته میشد که میتواند این ایرادها هم وجود داشته باشد و من ارزش گذاری نمی‌کنم، اما به عنوان کسی که در مرکز این کارها بودید، به نظرم باز کردن این مسئله الان قبل از این که این دادگاه تجدید نظر شروع به کار کند، بتواند شفافیت به وجود بیاید شاید جلوی بسیاری از شبهات گرفته شود.

ببینید خوب افراد بدون این که اطلاعی داشته باشند، کسانی که می‌روند یک تحقیق اینترنتی میکنند اساسا نه سوئد را و نه قوانین سوئد را میشناسند و یا فرهنگ سوئد را میشناسند و نه فرهنگ حاکم بر دادگاههای سوئد را میشناسند، اظهار نظر میکنند و این اظهارنظرها تماما ناشی از بی‌اطلاعی است و اتفاقا باید به شما بگویم که من به عنوان کسی که در رابطه با کشتار ۶۷ کار کرده و در واقع می‌توان گفت که تخصص دارم، من خودم حیرت کرده بودم از کیفرخواستی که دادستانها تهیه کرده بودند و نوع دفاعشان از کیفرخواست. یعنی من حیرت کرده بودم و اصلا باور نمیکردم که این‌ها می توانند بدون این که فرهنگ ما را بشناسند، بدون این که در آن جریان باشند، بتوانند با یک سری نوشته یک سری کتاب یک سری سند و یک سری شهادت این شکل، آن دستگاه را فرموله کنند و تا این حد زیبا جمع کنند و ارائه بدهند. به نظر من یکی از نکات درخشان دادگاه حمید نوری، دفاعی بود که دادستانها از کیفرخواست کردند. برخلاف آن که عدهای که میآیند و نا‌آگاهانه مسائلی را مطرح می کنند. نکته بعدی وکلای ما هستند. وکلای ما خوشنام ترین، مشهورترین و با سابقه ترین وکلای سوئد هستند و از این بهتر وجود ندارد و از این‌ها کارکشتهتر وجود ندارد. قطعا خواستههای ما از طریق ملاقاتهای ما با وکلایمان و سپس انتقال آن از طرف وکلای ما به دادستانها مطرح شده‌اند و ما تا به حال به صد در صد خواستههایمان در این پرونده رسیدهایم.
میشود توضیح دهید که برنامه دادستانها در این دوره چیست؟ میدانید خیلی مهم است که در این مرحله من که اینجا هستم و از قوانین و آن فرهنگی که بر قوه قضائیه در سوئد حاکم است خبر ندارم، اطلاعاتی کلی بدهید. به نظرم وقتی شفافیت ایجاد میشود که شما یک مثال بزنید، مثلا مثالی از کاری که در این فرصت برای دادگاه تجدید نظر با وکلایتان کرده‌اید بزنید و یا اگر از برنامه دادستانها مطلع شدهاید، یک مثال بزنید.

اول این که ما ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با وکلا داریم. آن‌ها در جریان آخرین تحولات پرونده در ایران هستند و آخرین اسناد و مدارک و شواهد را هم میگیرند، و به موقع نسبت به آن عمل میکنند. مثلا گفتگویی که خود نیری در ایران داشته بعد از حکم حمید نوری و در ارتباط با کشتار ۶۷ و صحبتهایی که نیری میکند بسیار بسیار مهم است و به نفع پرونده و به نفع ما است و این را خوب در هر صورت وکلای ما در اختیار دارند. برای آنها ترجمه شده به دادستانها ارائه شده و این چیزهایی است که در هر صورت زمانی که پرونده آغاز به کار میشود، مشخص میشود. ما صلاح نمی‌بینیم که همیشه قبل از این که کاری را صورت بدهیم بوق برداریم اینجا و آنجا تبلیغ کنیم.

مسئله دیگر این که دادستان‌ها دو مورد دیگر هم به اتهامات نوری اضافه کردهاند. یکی در ارتباط با زندانیان مجاهدی است که اعدام شده اند و در واقع دادستان‌ها گفتهاند که حمید نوری برای اینها پروندهسازی هم میکرده. یکی دیگر در ارتباط با زندانیان چپ است که دادستان توضیح میدهد که حمید نوری آنها را به دادگاه میبرده و بر میگردانده، یعنی اینها نیز به اتهامات اضافه شده است. بنابراین دادگاه تجدید نظر باید یک چیز اضافهای را هم بررسی کند که از خلال شهادتها بیرون آمده. از خلال صحبتهایی که از صحبتهای شاکیان و شاهدان در دادگاه نوری بیان شده بیرون آمده. و اینها را دادستان آورده. وکیل که نمیتواند خودش راسا چیزی را مطرح کند، تازه بکند هم که مهم نیست. دادستان باید این را در کیفرخواست به عنوان اتهام بیاورد. این دادستان است که مهم است موضوع را بیاورد. اگر وکیل نقشی داشته باشد باید با دادستانی صحبت کند یا حرفی داشته باشد وگرنه وکیل که نمیتواند اتهامی به اتهامات حمید نوری اضافه کند. بله در فضای عمومی این مسائل را مطرح میکنند و شخصیت بی بدیل وکلای ما را زیر سوال میبرند و این بسیار کار ناصوابی است در حق وکلای ما که با جون و دل در کنار ما بودند.

من در تجربه‌ای که از کار در کانون پناهندگان داشتم، متوجه شدم پناهندگان هیچگاه رضایت از کار وکلای متخصص پناهندگی و مهاجرین نداشتند. شاید این به این دلیل باشد که در تلویزیون در فیلم‌های هالیوودی به نقش قهرمانانهای که وکلا در موفقیت موکلان خود دارند و همیشه پیروز میشوند. شاید پناهندگانی که من می‌شناختم، یا کسانی که به وکلای شما انتقاد دارند، یا آنها را معتمد نمی‌بینند هم انتظار دیگری از وکلا دارند! دادگاه حمید نوری حداقل به من نشان داد که در این نُه ماه دادستانها چه نقشی در پیشبرد پرونده دارند، نقش اصلی و نقش ویژه، نقش مهم را آن‌ها دارند چون آنها بودند که کیفرخواست را تهیه کردند و آن بودند که موفق شدند کیفرخواست را به نتیجه برسانند. ما چنین تجربه‌ای هم در دادگاه میکونوس داشتیم. به همکاری نزدیک میان وکلای شاکیان و دادستان. اما در عین حال دیدیم که وکلای مجاهدین هم تمام تلاششان را کردند که مسیر دادگاه را تغییر بدهند و در عین حال خواستشان را مطرح کنند.

من باید اینجا نکته‌ای را بگویم، نکاتی که در ارتباط با وکلای ما یعنی شاکیان مطرح میشد، عملا خیرخواهانه نبود تردیدی نیست که خیرخواهانه نبود. ببینید، وقتی وکلا میبینند که دادستان عملا همه خواستههای آن‌ها را بیان میکند و هم آن چیزی که ما میخواهیم بیان میکند، عملا هیچ دلیلی نمیبینند. آن ها تمام تلاششان این است که در این نقطه تمام مدارک و شواهدشان را به دادستان برسانند، زیرا در نهایت این دادستان است که تصمیم نهایی را میگیرد که پرونده را به چه صورت آماده و ارائه کند و خوب نتیجهاش را هم که دیدیم، نتیجهای که ما به صد در صد خواسته‌هایمان رسیدیم. ما از یک وکیل چه میخواهیم. البته که وکیل مجاهدین برخلاف منافع پرونده حرکت میکرد و درصدد سنگ‌اندازی در مقابل پرونده بود. او خیرخواه پرونده نبود. تا به حال سابقه نداشته که بخشی از شاکیان بیایند و علیه کیفرخواست و علیه دادستان داد سخن بدهند و بگویند که اسناد دادستان اسناد ضعیفی میباشد واین اسناد دستکاری شده است. این یعنی بقیه‌اش هم همینطور بوده. این در تاریخ حقوقی سابقه نداشته. خوب وکلای ما که چنین شخصیتی ندارند. و آنها با جون و دل همراه ما بودند. یوران یالماشون وکالت پرونده بسیار مهمی را به نام لومینک گیس را ول کرد و تمام پروندههای دیگرش را هم، حتی پرونده شخصی من را که به همین پرونده هم ربط داشت، ول کرد، از او خواستم پرونده مرا دنبال کند، مخالفت کرد، پیشنهاد کرد از دفتر وکالت او کسی را انتخاب کنم، چون گفت فقط می‌خواهد در ارتباط با پرونده حمید نوری کار کند. کسی که این همه از منافعش میگذرد، دیگر چه میشود کرد؟

خیلی ممنون که این موارد را توضیح میدهید برای مردمی که در ایران هستند، دورند از این ماجراها و فقط شنونده یا بیننده اخبار مربوط به این دادگاه هستند، نقشی که این وکلا دارند، مهم است. حضور وکلا به شاکیان و شاهدان اعتماد به نفس می‌دهد. حضورشان به متهم اعتماد به نفس میدهد، چیزی که در این روزها از بسیاری از زندانیانی که با اِعمال خشونت دولتی دزدیده شدهاند و به زندان افتاده اند و هیچ خبری از آنها به خانوادههای‌شان نمی‌دهند، اجازه ملاقات ندارند، مورد شکنجه قرار میگیرند، مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند، مجبور کردن آن‌ها به خوردن داروهای روانگردان خطرناک همه بلاهایی که به سرشان میآید و مهمتر از همه این که از حق داشتن وکیل انتخابی محروم هستند و وکلایی که از طرف دادستانی انقلاب یا حاکمان شرع برای آنها تعیین میشوند، در اغلب موارد کسانی هستند که با رژیم کار میکنند و خوب این تفاوت بین دو جنبه از زندگی در دو کشور مختلف در قرن بیستم (بیست و یکم) تکاندهنده است، به خصوص وقتی که خانواده نوری شکایت میکنند که حق ملاقات ندارد، شکایت میکنند که او حق انتخاب وکیل ندارد با توجه به این که وکیل جدیدی دارد که میخواهیم حالا روی این وکیل جدید تمرکز کنیم. این وکیل جدید وزیر سابق دادگستری در سوئد بوده است و احتمالا تجربهای هم در امر دادگاههای بینالملل دارد. شما لطف کنید که شرایطی را که حمید نوری در آن در حال حاضر و در این مدت زندگی کرده توضیح دهید.

البته این که حمید نوری شرایط سختی را داشته، تردیدی در این ماجرا نیست برای این که او یکی از بدترین جرمهایی را که در این دنیا هست را متهم به انجامش میباشد و این چیزی است که حتی مشمول مرور زمان هم نمیشود و میتوانم به شما بگویم که این رژیم حتی چنین تصوری ندارد که حمید نوری مرتکب بدترین جنایت ممکنه شدهاست. بالطبع وقتی که او دستگیر میشود با توجه به سوابقی که رژیم دارد و با توجه به پرونده سازیهایی که رژیم میکند و با توجه به این که هیج نظام حقوقی رژیم را به عنوان رژیم حقوقیای که در دنیا مرسوم باشد، نمیشناسد، همه این را تجربه کردهاند. به همین دلیل محرومیتهای ویژهای را در مورد حمید نوری اعمال می‌کنند این یک و دوم این که به علت جرمهای بسیار شدید خود حمید نوری است و این که احتمال میدهند که او بتواند به نوعی در اسناد دستکاری کند و بتواند توطئه‌ای بکند و یا بتواند فرار کند و به همین دلایل این محدودیتها را اجرا میکنند. البته این را باید بگویم که خود زندان بودن سخت است و وقتی محدودیتهای ویژه هم اعمال بکنند، شرایط سختتر میشود. حمید نوری همه روزهایی که در زندان انفرادی بوده را برایش محاسبه میکنند. او در یک آپارتمان ۳۶ متری زندگی میکند، درست است که انفرادی میباشد و تلویزیون با امکان ۱۵ کانال را دارد. او متهم به جنایتی است که در عرض یک ماه هزاران انسان را کشته اند. حالا حمید نوری به همه کسانی که داشتند حکم‌شان را می‌گذرانند و هیچ یک از آنها هم حق دفاع نداشتند و حتی بسیاری از آنها نمی‌دانستند که جوابی که میدهند بهایش چیست ولی حالا حمید نوری متجاوز از سه سال است که ده‌ها میلیون یورو خرج این دادگاه شده است. حمید نوری هر وقت که خواسته، برایش وکیل تعیین کردهاند وکلایش را عوض کرده، تمام این هزینهها را خود دولت سوئد تامین میکند، قاضی دادگاه به صراحت عنوان کرد که در دوران قضاوتم به کسی تا این حد اجازه دفاع از خودش را نداده‌ام. حمید نوری هرگاه که وقت خواست و هرگاه که وقت بیشتر خواست و حتی بر سر دفاعش چانه زد، قاضی دادگاه به او اجازه داد. حمید نوری روزی که دادگاه تمام شد، در جلسه آخر به مدت بیست دقیقه از دادستانها و زندان‌بانان و قضات و هیئت منصفه تشکر میکرد. اینها که همه به صورت صوتی و تصویری موجود است.

او همه این امکانات را داشته و فکر کنید به خاطر چه محاکمه می‌شود، در عرض یک ماه هزاران نفر را کشتهاند. و حالا حمید نوری خودش از این همه امکانات برخوردار است و از این همه حق دفاع برخوردار است و حتی هرگاه که در دادگاه صدای تظاهرات از بیرون میآمد، دادگاه را قطع میکردند و میرفتند و تظاهرات را ساکت میکردند که حمید نوری که یک موقع فشاری به او نیاید. و حتی حمید نوری هرگاه به نسبت به شاکیان اعتراض میکرد و... که به او بی‌احترامی میشود، قاضی بلافاصله تذکر میداد که نسبت به او بی‌احترامی نشود و یا نسبت به اعتقادات او بی‌احترامی نشود و یا حالا حرفی را نزنید که به تریش قبای او بر بخورد یعنی این حد از توجه را هم داشتند. حتی در مقابل بی‌احترامیهایی که میکرد، توهینهایی که می کرد، تا آنجایی که امکان داشت، خویشتن‌داری کردند. او بازهم می‌گوید که چای به او ندادهاند، شکنجه شده، چایی‌اش را قطع کرده‌اند شکنجه شده یا نمیدانم عینک ندارم، دروغ میگوید ما در دادگاه میدیدیم که بدون عینک میتوانست بخواند، جلوی چشم‌های ما بدون عینک کتاب میخواند ووو در هر صورت به هیچ وجه آن ادعایی که میکنند صحت ندارد.


من به عنوان شنونده دادگاه از طریق کلاب هاوس، و به عنوان دادخواه کشتار شصت و هفت احساس میکردم که چقدر مهم است که این تمرین مدارا با خودم بکنم، وقتی که او به دادستانها توهین می‌کرد، به شاهدین توهین میکرد، شاهدانی که از نظر حقوقی قربانیانی هستند که رژیم با وجود آدم‌های نظیر حمید نوری در زندانها توانسته بود، سیاست زندان خود را پیش ببرد. تحقیقات بسیار مهم از بازماندگان اردوگاههای مرگ فاشیستی بر روی شهادتهایی که این شاهدان در دادگاه ها داشتند، باعث به وجود آمدن پروژهای شد که چگونه میشود از این این شاهدان از روح و جسم آنها که در مقابل شکنجه گران‌شان شهادت می‌دادند حفاظت کرد و سلامتی روح و جسم آن‌ها را حفظ کرد، زیرا این شاهدان دوباره به آن دورانی بازگردانده میشدند که آن را زندگی کرده بودند، آنها تمام مدت سعی کرده بودند این وقایع را فراموش کنند و یک زندگی معمولی مثل همه مردم داشته باشند، علیرغم تمام آن آسیبهای روحی و جسمی که دیده بودند. من در تمام مدت دادگاه به این شاهدان و به توهین‌هایی که حمید نوری با ادا و اطوار و چشم و ابرو به آنها روا میداشت و ما از طریق گزارش خبرنگاران از آن رفتار مطلع میشدیم، فشار روحی که به من از این جنبه می‌آمد، خیلی زیاد بود و متاسف بودم، که از این که دادگاه شرایطی مناسبی برای حفظ امنیت روحی این شاهدین که قربانیان جنایت این رژیم هستند فراهم نکرده بود و اما به نظر میرسید که خود شاهدین چنین حقی برای خود قائل نبودند. آنچنان آن جا حضور داشتند و شهادت میدادند که به نظر میآمد، ادامه مبارزه و مقاومت‌شان در زندان را زندگی میکنند.

این را باید توجه داشته باشیم که قضات دادگاه حمید نوری را اساسا تا وقتی که حکم ندادهاند به عنوان یک مجرم نمیشناختند و به همین دلیل هم رعایت می‌کردند کردند بیطرفی‌شان را، این را هم اضافه کنم که قضات دادگاه تا زمانی که حمید نوری محاکمه میشود، مطلقا پرونده را نخواندهاند و هیچ اطلاعاتی از آنچه که گذشته ندارند و هرگاه هرکس چیزی را مطرح می‌کند ارجاع میدهد به آن صفحه و بعد قاضی میرود و در آن صفحه میخواند و با دستیارانش راجع به آن موضوع صحبت میکند و بعد تصمیم گیری میکنند. یعنی این به معنی این نیست که قاضی از قبل رفته کتابهای ایرج مصداقی را خوانده و یا شهادت او را گوش کرده و یا پرونده را خوانده و تو جریان است و حالا آمده و شمشیر کشیده برای حمید نوری اصلا اینطور نیست. یعنی قاضی کاملا خالی از ذهن است و دعوای دو طرف را گوش میکند و بعد براساس دعوایی که این دو طرف دارند، یعنی از یک طرف دادستان و شاکیان و حمید نوری از طرف دیگر و آخر سر میروند بازهم براساس آنچه در دادگاه گفته شده، رای صادر میکنند. بسیاری میآمدند و به قاضی دادگاه توهین میکردند، من سعی میکردم در مصاحبه‌ها بگویم که این طبیعی است که قاضی نهایت بیطرفی را رعایت میکند. علاوه بر آن شاکیان و شاهدان ۶۰ ـ ۷۰ نفر بودند، حمید نوری یک نفر متهم بود. یعنی شصت تا هفتاد نفر میآیند علیه او شهادت میدهند و او یک متهم است و بنابراین قاضی سعی میکند که به نوعی مسائل را به نفع او حل کند ولی در داوری آخرش، قاضی دیگر به این چیزها توجه نمیکند، نگاه میکند به عملی که صورت گرفته و میبینیم که قاضی ساندر چه حکم قاطعی میدهد و چگونه صحه میگذارد بر تمام خواسته‌های ما و صحه می گذارد بر تمام اتهاماتی که متوجه حمید نوری است. علیرغم این که در جریان دادرسی به او روی خوش نشان و میدهد و خیلی رعایت اخلاقش را میکند و حمید نوری دائما از او سپاسگزاری میکند و دائما مجیزش را می گوید. من فکر میکنم که درست میگویی و این پروسه همچنان که دادگاه میکونوس در برلین که ما شاهدش بودیم مثل یک کلاس درس بود، آموزشی بود، برای دادخواهان که یاد بگیریم این است عدالتی که ما خواهانش هستیم و اگر در مقابل این بیداد، دادی را می خواهیم برقرار کنیم راهی غیر از این ندارد. خیلی ممنون از این جمله‌هایی که گفتید، که به نظر من خیلی به جا و به موقع هست.


البته یک چیزی را هم بگویم، این که شما می‌گوید تمرین مدارا بکنیم، اما دادستان به حمید نوری گفت "خیلی وقیحی" یعنی میخواهم بگویم که شما هم که اگر یک هو از کوره در رفتید، اوکی هست.
در این روزها دیدیم که جمهوری اسلامی اینبار قدم جلو گذاشته و به نوعی در دفاع از این پرونده و حمید نوری و در مقابل دادگاه بدوی قد علم کرده و گفته این دادگاه غیر عادلانه برگزار شده، قاضی دادگاه بی طرف نبود و حق حمید نوری را در نظر نگرفت و ادامه می‌دهد: "به حمید نوری انواع شکنجه‌ها روا داشته‌اند، اخیرا هم مردی را به سلول او برای اِعمال شکنجه آورده‌اند و او را در مقابل زندانبان‌هایِ زن برهنه می‌کنند و همچنین یک ماه و نیم است که مجددا ارتباط وی با خانواده‌اش قطع شده".

رژیم، نژندی منش را به عنوان مشاور حقوقی خانواده او انتخاب کرده است. شما این حرکت رژیم را در مقایسه با سکوتی که در دادگاه بدوی داشت چگونه ارزیابی می‌کنید، مثبت یا منفی، به نفع دادخواهی است یا نه؟

ابتدا به ساکن، ضربهای که به رژیم وارد شد، ضربهای بود که آنها را به کُما برده بود و شوکه کرده بود. اولین بار سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس آمد و گفت ما اساسا دادیار نداریم و دادیاری نبوده و کسی که آن زمان دادیار بوده، در حال حاضر قاضی شده و از اساس منکر شد. بلافاصله جلوی او را گرفتند و دهانش را بستند و سکوت و هیچکس دیگر هیچ نگفت. رژیم حتی خدمات کنسولی به حمید نوری نمی داد. برای اینکه نمی‌دانستند چه میشود و میخواستند با فاصله از حمید نوری حرکت کنند، چون الان هم که دستگاه قضایی به این ترتیب آمده پشت حمید نوری و تهدیداتی که قبل از آن میکردند که احمد رضا جلالی را اعدام میکنند و دستگیریهایی که هم بعد از آن انجام دادند و این نشان میدهد که دولت جمهوری اسلامی پشت این ماجرا است و این اتفاقا برای حمید نوری خوب هم نیست. این امر از یک طرف نشان‌دهنده اهمیت این مهره برای رژیم است و چون پای رئیسی هم در میان است، موضوع برای رژیم بسیار حساس میباشد وچون اسم رئیسی در این پرونده مطرح شده و در کیفرخواست آمده، بنابراین موضوع الآن از حساسیت ویژهای برخوردار است و حکم دادگاه تجدید نظر میتواند به این موضوع ابعاد گسترده تری بدهد. بنابراین رژیم ابتدا فکر می کرد، شاید فشارهای از پشت و لابیهایی که میکند و فشارهای سیاسی باعث شود که این دادگاه اساسا برگزار نشود. یعنی این رژیم این دغدغه را داشت و از طرف دیگر هم بگویم که مجاهدین هم مطلقا خواستار برگزاری دادگاه نبودند و در طول بیست و یکماهی که دادگاه برگزار میشد، حتی یک بار خبر تمدید بازداشت حمید نوری را ندادند و حتی یک نفر از هوادارن این سازمان نزدیک درِ دادگاه پیدایش نشد. اما وقتی که دادگاه برگزار شد، دیگر همه آنرا جدی گرفتند و دیدند این که، نمیشود و یا تشکیل نمیشود، دیگر رنگی ندارد و اساسا دادگاه تشکیل شده، حکم ابد صادر شده، یعنی آن چه خواست ما بوده، در این حکم آمده و این پیروزی بزرگ جنبش دادخواهی ست بنابر این رژیم باید وارد ماجرا بشود. باید همه تلاشش را بکند. باید هر دروغ و دغلی را مطرح بکند.

حمید نوری خودش آمده از قاضی دادگاه تعریف و تشکر ویژه میکند. حکم حمید نوری یک حکم معمولی نیست، بلکه این حکم به همه دادگاههای دنیا که در این زمینه فعالیت می‌کنند، می‌رود، مورد رسیدگی حقوقی قرار میگیرد، در دانشکدههای حقوق مورد رسیدگی قرار میگیرد. این حکم حتی وسعتی به اصل صلاحیت جهانی میدهد و به آن ابعاد جدیدتری میبخشد. هر دادگاهی که در هر جای دنیا برگزار شود، به این حکم استناد خواهد کرد. هفتاد روز طول کشید تا این حکم بیرون بیاید، به خاطر اهمیت این حکم، به همان دلایل بالا. حالا مشاور حقوقی خانواده نوری میگوید این حکم دلایل محکمه پسند نداشته. انگار قاضی دادگاه نبوده و محکمهای نبوده. این رژیم در جایی چیزی را قبول نداشت، این دیگر مورد پسند نبود، میباید دادگاهی مورد پسند دادگاه ه شرع باشد.

ما با یک کمپین دروغ و جعل از جانب رژیم روبرو هستیم. در کدام زمینه اینها راست گفتهاند که بخواهند در این زمینه راست بگویند! رژیم همه موارد ش بر دروغ استوار است اینجا هم همینطور است. نژندی منش هم تازه انتخاب نشده.

مهم این است که بدانیم که آیا این ورود رژیم به پروندهای که بر اساس حکم دادگاه اتهامش ثابت شده و در این پرونده پای رئیسی به میان آمده، آیا این یک جنبه مثبت برای دادخواهی نیست.

بله، برای حمید نوری خوب نیست، ولی چارهای ندارند، اول این که نشان میدهد که رژیم پشت اوست. اتفاقا نشان میدهد که این مسئله، مسئله رژیم است و اتفاقا نشان میدهد که بالاترین مقامات رژیم هم روی مسئله حساس هستند و این آن چیزی است که ما تلاش داشتیم اثبات کنیم که این یک جنایتی بوده که از بالا تصمیم گرفته شده و از بالاترین نقطه و بالاترین آدمهای رژیم در مشارکت داشتند. دفاعی که از حمید نوری می‌کنند، نوع برخوردی که در ارتباط با حمید نوری میکنند نشان میدهند که این آدم خودش چقدر مهم است و آن پروژهای که ما می‌گوییم، و آن جنایتی که ما می‌گوییم و آن داستانی که ما می‌گوییم، چقدر برای رژیم دارای اهمیت است، خط قرمزش هست و معلومه که ورود رژیم به نفع جنبش دادخواهی است و معلومه مسئله ما را بالاتر می برد. ما خیلی خوشحالیم، این بابی است که باز شده. ما تازه قدمهای اول را برداشتهایم. ما قدمهای اول را برداشته‌ایم و تازه میخواهیم بنیان و شالوده‌ای را بریزیم که روی آن آسمانخراش سوار شود.

چهره شما را هر ماه در ویدیوهای کوتاهی که در آن از تمدید بازداشت حمید نوری خبر میدادید را به خاطر میآورم. شما همیشه لبخندی بر لب داشتید و با هیجانی این خبر را انتشار می دادید. و در تمام طول دادگاه همیشه این موضع را داشتید که می گفتید، ما پیروز خواهیم شد و علیرغم همه چیز حمید نوری محکوم خواهد و شد و مطمئن بود ید که حبس ابد خواهد گرفت. حالا در آستانه برگزاری دادگاه تجدید نظر هستیم، لطفا بررسی و پیش بینی‌تان را از این مرحله از دادگاه و نتایج آن برای ما بگویید.

ببینید اگر یادتان باشد، اولین روزی که خبر بازداشت حمید نوری اعلام شد، میگفتند که ولش خواهند کرد، الکی ست، فیلمه، داستانه، ما دائم مطرح میکردیم که اصلا بازی نیست، جدیه، این طلیعه یک موفقیت و پیروزی بزرگ است. و بعدها حتی مطرح میکردند که اگر هم بشود، یک تا دو سال حکم به او میدهند و سپس آزادش خواهند کرد. یا میگفتند به طور قطع و یقین به دادگاه نمیرسد. حتی بعد من گفتم، یا حمید نوری را آزاد میکنند و یا به حبس ابد محکوم خواهد شد. این را یک سال و اندی قبل از این که دادگاه نوری تشکیل بشود، گفته بود.
ما درآن بیست و یک ماهی که طول کشید هربار هم ادعاهایی را که حمید نوری و وکلایش می کردند می‌شنیدیم و همیشه آنچه دادستان درخواست میکرد و به همیشه به خواست دادستان قضات مختلف رای به تمدید بازداشتش میدادند، یعنی چندین قاضی در آن بیست و یک ماه حکم بازداشت حمید نوری را دادند و هر بار هم وکلای حمید نوری درخواست دادستان را زیر سوال میبردند ولی قضات مختلفی که پرونده را رسیدگی میکردند، حکم به ادامه بازداشت حمید نوری و حکم به تحمیل شرایط ویژه به او میدادند. دادگاه که تشکیل شد، انواع و اقسام مسائل مطرح میشد؛ دادگاه در لبهی پرتگاهه، دادگاه در حال شکست است، دادگاه را نجات بدهیم. من همیشه میگفتم، این طور نیست، دادگاه بهیچوجه با هیچ تهدیدی روبرو نیست، دادگاه را از روز اول تا روز آخرش سازماندهی کردهاند. دادگاه ساعت و لحظاتش همه مشخص شدهاست و تا رسیدیم به مرحله حکم دادگاه و دیدیم که حکم ابد داد همانطور که وعده داده بودیم. من بازهم می گویم که این پرونده در دادگاه تجدید نظر با هم تایید حکم دادگاه قبلی مواجه خواهد شد و حمید نوری حکم ابد خواهد گرفت. راهی برای حمید نوری نیست که بتواند از این مسئله بیرون برود. صلاحیت دادگاه را زیر سوال بردند، وکلای حمید نوری در اولین درخواستشان، یعنی دولت سوئد اساسا صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد پیروزی نخواهند داشت.

پروندهای در سوئد هست به نام لودینگ کیس، برمیگردد به یک شرکت نفتی که در سودان بوده، و از دولت سودان خواسته بودند که امنیت آنها را تامین کند. برای این که امنیت آنها را تامین کنند ، نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت در جنوب سودان اتفاق افتاده. و حالا این یک پرونده مثال زدنی در سوئد شده است. در آنزمان، کسانی را که هیئت مدیره آن شرکت بودند، مورد اتهام قرار دادند. یکی از آنها سوئیسی بود. آنها شکایت کردند که سوئد حق این محاکمه را ندارد، چون هیچ سوئدی در این پرونده درگیر نبوده است. با این حال دادگاه عالی رای داد که این طور نیست و اتفاقا دادگاه سوئد میتواند به این امر رسیدگی کند. شکایت آنها ره به جایی نخواهد برد. بماند که دادگاه حمید نوری هم درگیری مسلحانه بینالمللی میباشد و هم درگیری مسلحانه داخلی. حمید نوری هیچ شانسی ندارد و ما حتما موفق خواهیم بود و این را از همین حالا قولش را میدهم.

بیشتر بدانید :

متن فارسی حکم دادگاه بدوی حمید نوری

چیرگی یاد، بر بخشودگی از مجازات

خجسته باد آغاز فصلی تازه در دادخواهی : انجام عدالت

#socialtags