بیداران

  دادخواهی برای حقیقت و عدالت

بازگشت به صفحه نخست > دادخواهی > جمهوري اسلامي را به دادگاه جنايت عليه بشريت بكشانيم

جمهوري اسلامي را به دادگاه جنايت عليه بشريت بكشانيم

پولاد همايوني

پنج شنبه 2 اكتبر 2003

پس از انقلاب ، در كشور ما جناياتي رخداده است ، كه در تاريخ معاصر صد سال اخير ايران مانندي ندارد. تمامي كساني كه در نهادهاي قدرت شركت داشته اند ، سهمي از اين جنايات را به گردن دارند. ناپيگيري نيروهاي بشردوست و آزاديخواه چه در درون ايران و چه در برون ، موجب شده است. جمهوري اسلامي نه تنها حاضر به هيچگونه اعترافي درباره اين كشتارها نيست كه تازگي از آنها دفاع و اعدام زندانيان سياسي را نيز بر حق هم مي داند.

كمترين كاري كه ايرانيان آزاديخواه و بشردوست، براي اين به خون خفتگان ِ بيدادگري استبداد اسلامي مي توانند انجام دهند، كشاندن جمهوري اسلامي به دادگاهي بين المللي و داد ستاني از آن است . حركت در اين راستا ، حتي اگر به جايي نرسد ، اين اثر را خواهد داشت كه جمهوري اسلامي به گونه اي نمادين (سمبليك) در انظار جهانيان محكوم مي شود.
اين كار شايد سخت و توانفرسا باشد و نيروي جدي و پيگيري را بطلبد، اما شدني است. كمترين نتيجه اش گردآوري يك بايگاني كامل از مشخصات زندانيان ، محل اعدام، دفن و تعداد آنان و پيدا كردن جلادان آنهاست. اين بايگاني سند زنده اي مي شود عليه استبداد و ديكتاتوري و براي ارائه دادن در هر دادگاهي كه تشكيل شود.

اين حركت بايد بر پايه ي سيستم حقوقي بين المللي و بر شالوده ي اعلاميه جهاني حقوق بشر بنا شود. بررسي و كالبدشكافي اين جنايات از ديدگاه حقوقي و سنجش آن با ابتدايي ترين حقوقي كه انسان براي زيستن در اين كره ي خاكي دارد، ابعاد پرونده را گسترده تر و راه را براي جلب تمامي آزاديخواهان جهان و وكلاي زبردست و انسان دوست هموار مي كند.

نخستين گام از سوي ما بايد شناسايي ودعوت و برگزاري همايشي از وكلاي آزاديخواه هم در ايران و هم در بيرون از ايران باشد. بدون وجود افراد قانون شناس و خبره در امر قوانين بين المللي كه بتوانند راه و چاه را به ما نشان دهند ، كار ي از پيش نمي رود. شناخت قوانين جزايي كشورهاي اروپايي و دادگاه هاي مستقلي كه در اين كشورها وجود دارند و كارشان تنها و تنها بررسي نقض حقوق انساني و جنايات عليه بشريت است ، از دست اين وكلا بر مي آيد. هر ايراني مي تواند در كشور محل سكونت خود و با كمك همين وكلا از ارگانهاي قضايي و دادگري كه به اين گونه پرونده ها رسيدگي مي كنند ، با خبر شود و شكايت به آنجا ببرد.

بي شك در كشورهاي اروپايي و آمريكا و ايران ده ها تن از وكلاي خبره و انساندوست زندگي مي كنند كه حاضرند براي دفاع از آزادي و دفاع از حقوق بشر بر سر اين حركت وقت بگذارند و با رهنمود ها و پيشنهادات شان كار را آسانتر سازند.

گام بعدي ما بايد صرف گردآوري اسناد و مدارك شود. در هيچ دادگاهي بدون مدارك استوار كاري از پيش نمي رود. ليست و آمار كشته شدگان كافي نيست. تازه ليست هاي كنوني كه منتشر شده داراي اشتباهات زيادي است و مشتي از خروارند. ليست ها بايد دقيق شوند . كليه اسنادي كه دال بر انجام اين فاجعه هستند بايد گردآوري و به زبانهاي گوناگون ترجمه شوند. اسنادي مانند نامه منتظري به خميني و يا مقاله اي كه اخيرا در سايت بازتاب منتشر شده و از اعدام ها دفاع مي كند و اشياء ، عكس ها ، نامه ها، وصيت نامه ها و خاطراتي كه توسط هم بندان آنها نوشته شده اند ، همه را بايد گردآورد و طبقه بندي كرد.

مهمترين و در حقيقت اصلي ترين نيروي اين حركت بازماندگان زندانيان قتل عام شده اند.اينها هستند كه بايد شكايت اوليه را ارائه دهند. نقش آنها در برپايي دادگاه بسيار تعيين كننده است. اسناد و مدارك را آنها حفظ كرده اند. هر چه تعداد افرادي كه پشت شكايت مي روند بيشتر باشد ، پيشبرد آن آسان تر مي شود. سازماندهي اين بازماندگان و راه اندازي تشكلي مانند تشكل مادران زندانيان ربوده شده آرژانتيني ( كه بازتاب جهاني بي نظيري داشت ) ، روند پا گيري دادگاه را سرعت زيادي مي بخشد.

همبستگي ميان نيروهاي انسان دوست و آزاديخواه در درون و بيرون كشور و بازماندگان زندانيان قتل عام شده ، از اهميت فراواني برخوردار است. بسياري از خانواده ها در باز نگهداشتن اين پرونده در ايران فعالند. آنها به شكلي سازمان نايافته و خودبخودي گرد هم آمده اند و پيوند هاي دوستي استوار مابين آنها برقرار است. محل همايش هاي آنان گلستان های خاوران و بر سر گور عزيزانشان است. همين خانواده ها با نوشتن نامه هاي سرگشاده به مقامات حكومتي ، ماجراي قتل ها را علني كرده و به گوش مردم رسانده اند. در همين نامه ها اذيت و آزار ماموران امنيتي و گله هاي حزب الهي افشاء شده اند.

در مورد نيروهاي برون مرزي بايد گفت كه متاسفانه كشمكش هاي سياسي و اختلافات ايدئولوژيكي باعث تضعيف مبارزه ي اين نيروها براي پيگيري پرونده ي كشتارهاي دسته جمعي شد. حقيقت اين است كه تنها نيروهايي توان بردن اين بار سنگين را دارند كه نه به خاطر سنگرسازي هاي سياسي و يا بهره برداري سياسي ، بلكه براي دفاع از حقوق انسان و براي جلوگيري از مجازات هاي قرون وسطايي و شكنجه و آزار و براي لغو حكم اعدام ، مبارزه مي كنند و در گوهر انديشه ي خود اعتقاد عميق به آن دارند.

آري، پيوند اين نيروها و سازماندهي آن در يك تشكل سراسري و داوطلبانه مي تواند موتور راه اندازي حركت در راستاي برپايي دادگاه جهاني عليه جمهوري اسلامي شود. درب اين تشكل بي توجه به مليت، مذهب و عقايد سياسي داوطلبان ، بايد بر روي همه گشوده باشد.

و اما ، پيشبرد اين اهداف بدون وجود حداقل توان مالي ، اگر نگوييم ناممكن اما سخت دشوار است. درست است كه نيروهاي داوطلب و فعال مي توانند بودجه ي اندكي را خودشان تامين كنند، اما در درازمدت اين شيوه كارآمد نيست . براي حل اين مشكل راه هاي فراواني وجود دارد. آن چه كه مهم است درآمدها بايد از راه هاي كاملا قانوني و سالم و زير نظارت يك هيئت مالي بدست آمده و خرج شوند. مي توان هر سال يك بار با بسيج عمومي از تمامي ايرانيان آزاديخواه درخواست كمك و ياري نمود. برپايي برنامه هاي هنري، كنسرت هاي موسيقي، نمايشگاه كتاب، عكس و نقاسي، سخنراني هنرمندان، نويسندگان و شاعران ، گردآوري كمك هاي مالي در جشن هاي نوروزي و ده ها روش ديگر كه بايد با ابتكار آنها را ايجاد كرد.

اين حركت عظيم بي شك اثرات بسيار بزرگي در جهان خواهد داشت و موجب زير فشار گذاشتن جمهوري اسلامي خواهد شد . اما ما يكسوي قضيه هستيم . طرف ديگر ما كشورهايي هستند كه به هر حال داراي يك دمكراسي نسبي هستند و ما مي خواهيم شكايت به آنها ببريم. ما نه خيال خام در سر داريم و نه مي خواهيم در رويا مبارزه كنيم. همه ي ما مي دانيم كه دولت هاي اروپايي و آمريكا هنگامي در شيپور حقوق بشر مي دمند كه قصد گوشمالي دولت هاي خودسر را داشته باشند. آنها منافع ملي كشورشان را به جان هزارن تن چون ما ترجيح مي دهند. تا هنگامي كه جمهوري اسلامي آشكار و پنهان سر بر آستان اين قدرت هاي بزرگ مي سايد ، آنها هم مهر سكوت بر لب مي زنند و در نتيجه به واقعيت درآوردن چنين دادگاهي دشوار است. اما نشدني نيست. در اين كشورها ميليونها نفر انسان دردشناس زندگي مي كنند كه با ما همراه خواهند شد . صدها سازمان و نهاد مبارزه براي حقوق بشر دارند . ما بايد از تمامي اين امكانات استفاده كنيم و تدارك را براي روزي كه جمهوري اسلامي به نفس زدن مي افتد و دولت هاي اروپايي هم از آن چشم پوشند، ببينيم. آن روز دير نيست. از هم اكنون بايد كارمان را آغاز كنيم . پس بياييد آستين ها را بالا بزنيم .

پولاد همايوني
سپتامبر 2003

#socialtags