بازگشت به صفحه نخست > بازداشت، زندان، شکنجه و اعدام > جامعه باید یکصدا علیه اعدام قیام کند
جامعه باید یکصدا علیه اعدام قیام کند
آتنا دائمی
شنبه 24 ژوئن 2023

کارزارهای زیادی برای مقابله با اعدام تشکیل شده که بخشی از آن به خاطر اعدامهای سیاسیای است. سالها طول کشید تا خانوادههای عزیزانی که اعدام شده بودند آمدند روایت خودشان را بیان کردند و دادخواهی کردند و توانستند جامعه را با خودشان همراه کنند که هر کسی حق اظهار نظر دارد، حق مخالفت دارد و قرار نیست که هر کسی که اظهار نظر میکند، اعدام شود یا حتی حبس و زندانی، یا تحت تعقیب و آزار قرار بگیرد.
شما در این سالها از کنشگران «نه به اعدام» بودید و از امضا کنندگان «پیمان دادخواهی » که لغو مجازات اعدام نخستین درخواست آن بود. دربارهی فعالیتهای مدنی انجام شده در این زمینه چه فکر میکنید؟
همانطور که اشاره کردید در پیمان دادخواهی اولین موردی که گفته شده، لغو مجازات اعدام است. در طول این ۴۴ سال گروههای زیادی، فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی بسیاری در سراسر دنیا خواهان لغو اعدام بودهاند و در واقع این یک کارزار جهانی هست. بر خلاف اینها، جمهوری اسلامی از بدو به قدرت رسیدن در سال ۵۷ تلاشاش این بود که اعدام را یکی از پایههای دیکتاتوریاش قرار دهد. تا از آن طریق به مخالفین اخطار بدهد که هر کسی که با سیاست و ایدئولوژی جمهوری اسلامی مخالف است، تاوانش مرگ است. شهادت ها و روایت ها زیاد است که در دهه اول انقلاب هزاران نفر را بدون محاکمه و با بدون اینکه محکوم به اعدام شده باشند، اعدام کردند.
کارزارهای زیادی برای مقابله با اعدام تشکیل شده که بخشی از آن به خاطر اعدامهای سیاسیای است. سالها طول کشید تا خانوادههای عزیزانی که اعدام شده بودند آمدند روایت خودشان را بیان کردند و دادخواهی کردند و توانستند جامعه را با خودشان همراه کنند که هر کسی حق اظهار نظر دارد، حق مخالفت دارد و قرار نیست که هر کسی که اظهار نظر میکند، اعدام شود یا حتی حبس و زندانی، یا تحت تعقیب و آزار قرار بگیرد.
ولی میدانیم که بخشی از این اعدامها به بهانههای مجازات جرایم عمومی صورت می گیرد، مثلا به خاطر مواد مخدر، سرقت مسلحانه، جاسوسی و قصاص که در رابطه با قتل اتفاق می افتد. مخالفت با اینها به خاطر فرهنگی که جمهوری اسلامی ترویج کرده و تبلیغاتی که میکند خیلی سخت است. وقتی در مورد اعدام سیاسی صحبت میکنیم شاهد موج همدلی و همراهی مردم در مخالفت با اعدام بوده و هستیم ولی در مورد جرایم عمومی مثل مواد مخدر یا قتل وقتی می گوییم که برای این جرایم هم نباید اعدام کرد یک محافظه کاری وجود دارد. میگویند اینها قتل کرده اند، جنایت کرده اند، مواد پخش کرده اند و مجرمند. در واقع اینها تبلیغات حکومت است که با این بهانه ها تلاش می کند اعدام را توجیه کند، یعنی اینکه اعدام به این دلیل صورت می گیرد که دارند به مردم آسیب میزنند و باید با مرگ تاوانش را بدهند.
سالها فعالان تلاش کردند تا ما به اینجا برسیم - حداقل از زمانی که خود من شاهد هستم- که گروههای مختلفی ایجاد شوند. جمعیت امداد امام علی به طریقی داشت روی مجازات قصاص کار میکرد، یا گروه لگام روی مجازات اعدام به صورت کلی تلاش میکرد. یا مثلا جامعه شناسانی آمدند و بررسی کردند و در واقع به تاثیر مجازات اعدام در جامعه و تاثیرات منفی آن و اینکه این مجازات در هیچ زمینهای بازدارنده نیست رسیدند. آنها با تحقیقاتی که در ایران انجام دادند و با ارائه آمار و ارقام این مسئله را اثبات کردند.
از طرف دیگر در منشور حقوق بشر حق حیات تصریح شده و میبایست این حق را حفظ و از آن پاسداری کرد. اما حکومت برای فریب اذهان عمومی، قدرتهای غربی و سازمانهای بین المللی حقوق بشری یک مدت اعدامها را کم میکرد و یک مدت دیگر شدت میداد. یا مثلا همانطور که بارها شاهد بوده ایم به دروغ اتهاماتی را بر زندانی وارد می کنند تا اعدام او را توجیه کنند. فعالان حقوق بشری سعی در افشاگری این روند دارند با این عنوان که مجازات اعدام نباید در هیچ شرایطی صورت بگیرد.
جمهوری اسلامی با ایجاد مجازات هایی مثل اعدام برای مواد مخدر سعی در توجیه عمل اعدام دارد. در واقع اینها خرده دلالهای مواد هستند که به دلیل فقر موجود در جامعه چارهای جز این راه نداشتند برای ادامهی معیشت و زندگی خود. عاملان اصلی پخش و واردات مواد مخدر خود سران حکومتی هستند و نباید خرده خلافکاران را به این شکل مجازات کرد آن هم در سیستم قضایی که روند عادلانهای در پیش ندارد. بسیار تلاش شد از سمت گروهها و فعالان مختلف و زندانیان سیاسی در این سالها که ماهیت واقعی این سیستم قضایی را نشان دهند و اثبات کنند که در این سیستم قضایی هیچ کدام از مجازاتها عادلانه نیست و بر اساس عدالت این احکام صادر نشده است.
در بین مردم هم به خاطر نهادینه شدن تبلیغات جمهوری اسلامی که اعدام و برخی مجازات های دیگر را امری اسلامی می داند، مقابله با افکار عمومی سخت می شود و زمان می برد تا مردم با مخالفت با اعدام همراه شوند.
البته کسانی هم هستند که با وجود آنکه اهل شریعت هستند به کمپینهای مقابله با اعدام پیوستند و تفسیرهای جدیدی از قران ارائه دادند تا نشان دهند حتی طبق آیات قرآن هم چنین حکمی پذیرفته نیست.
سازمان حقوق بشر ایران از اعدام دستکم ۴۲ نفر از جمله ۲۲ شهروند بلوچ در ۱۰ روز گذشته خبر داد و اعلام کرد ۲۷ نفر از آنان با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند. این حجم اعدام و خصوصا اعدام شهروندان بلوچ را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله آمار ۴۲ اعدامی اعلام شده است، که فکر میکنم حتی تعداد بیش از این ارقام باشد، چون ما زندانهایی داریم که اصلا اخبار آنها به بیرون درز نمیکند. عمدهی این افراد از شهروندان بلوچ هستند. من فکر میکنم که حکومت در حال حاضر یک خشمی از مردم بلوچ دارد چون همانطور که شاهدیم از آغاز انقلاب ژینا بلوچها هر جمعه به خیابان آمده، تظاهرات کرده و شعارها علیه حکومت سر داده اند. بهرحال حکومت هنوز نتوانسته آنها را سرکوب و مهار کند. پس سعی میکند تا از طریق اعدامهای پر شمار شهروندان بلوچ رعب و وحشت ایجاد کند.
من در مدتی که روی این موضوع تحقیقات می کردم، متوجه شدم خیلی از این افرادی که دارند با اتهام مواد مخدر اعدام میشوند اصلا نه موادی جا به جا کرده اند و نه موادی فروخته اند. در واقع حکومت دارد با مردم بلوچ تسویه حساب میکند و با اتهامات این چنینی میخواهند اعدام این عزیزان را توجیه کند. در حالی که حرف ما فعالان مخالف اعدام این است که از هیچ کس و به هیچ دلیلی نباید حق حیات سلب شود. چه میخواهد مواد مخدر باشد، چه سرقت، چه قتل، چه جرایم سیاسی.
و الان هم اگر ما نسبت به شهروندان بلوچ آن حساسیتی را که نسبت به سایرین داریم، نداریم به خاطر همان نهادینهسازی و تبلیغات حکومت است که دارند به عنوان جرایم عمومی آنها را اعدام میکنند. و جامعه همدلی و همراهیای که باید داشته باشد، از خود نشان نمی دهد. برای همین ما فعالان باید تلاش کنیم تا با این هجمه مقابله کنیم و مقابل اعدام به هر بهانهای بایستیم و آن را محکوم کنیم.
اعدام حبیب اسیود و سید صدرالله فاضلی زارع و یوسف مهراد در هفتهی اخیر صورت گرفتهست. اعدامهای سیاسی و با اتهاماتی چون سبالنبی و توهین به مقدسات که به سرعت دارد صورت میگیرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
در رابطه با اعدام آقای حبیب اسیود و آقایان زارع و مهراد من فکر میکنم که حکومت می خواهد چند پیام را به جامعه منتقل کند.
همانطور که میدانید انقلاب ژینا دو خواست و هدف مهم داشت یکی مخالفت با حجاب اجباری، که از ارکان اسلام و از پایههای حکومت ج.ا خوانده می شود. سوزاندن پوشش اجباری و عمامه پراندن به صورت گسترده نشان داد که مردم خواهان حکومت سکولار هستند. اعدام با اتهام توهین به مقدسات و سب النبی در واقع اخطاری بود به معترضان، یعنی اینکه حکومت نه تنها به خواست مردم توجهی ندارد بلکه هر انتقاد و اعتراضی را ربط میدهد به توهین به دین و شریعت و باز هم طبق روال گذشته با اعدام به آن پاسخ خواهد داد.
و خواست دوم در انقلاب ژینا بحث ملیتها، اقلیتها و تکثرگرایی بود. همانطور که میدانید سالهاست حکومت اقلیتهای قومی و مطالبات آنها را با برچسبهای تجزیهطلب، تروریست و تهدیدی برای تمامیت ارضی خطاب کرده و می کند. اعدام آقای اسیود هم در راستای سرکوب اقلیتها بود.
و علاوه بر این دو موضوع حکومت در این مدت بارها گفته که خدای دهه ۶۰ زنده است و الان در عمل با افزایش آمار اعدام چه در جرائم سیاسی و چه عمومی می خواهد همان سیاست دهه ۶۰ را تکرار کند.
برای سایرینی که در حال حاضر در زندان و بازداشتگاهها هستند و در خطر اعدام چه کارهایی میتوان انجام داد؟
برای سایر کسانی که در خطر اعدام هستند میبایست جامعه به صورت یک صدا علیه حکم اعدام قیام کند. مدتی است شاهد هستیم که حتی خانواده های محکومین به اعدام در جرایم عمومی با تجمعات در مقابل اماکن حکومتی و زندان خواهان لغو اعدام فرزندانشان هستند. اینها به علاوه فشارهای دنیای مجازی و بین المللی باعث شده اجرای حکم اعدام محمد بروغنی و محمد قبادلو به تعویق افتد، احکام اعدام متهمان پرونده چهلم حدیث نجفی لغو شود.
اما واقعیت این است که تا وقتی حکم اعدام یک شخص یا به صورت کلی مجازات اعدام لغو نشود فشار و شکنجه روانی بر زندانی و خانواده او و جامعه غیر قابل تصور هست.
این گفتگو را یکی از همکاران روزنامه نگار با آتنا دائمی کنشگر مدنی و انجام دادهاند و با توافق ایشان برای بیداران فرستادهاند
با سپاس از لطف هر دو همیار ارجمند