بازگشت به صفحه نخست > از دیگر رسانهها > گفتگوی فرشته قاضی با رضا معینی درباره : کارزار ماندگاری خاوران
گفتگوی فرشته قاضی با رضا معینی درباره : کارزار ماندگاری خاوران
فرشته قاضی
يكشنبه 7 مه 2023
وقتی میگویم رویگردانی همین است که در طی بیست روز گذشته این اتفاق تلخ افتاده است. هر شب خانوادههای ما و بهاییان با آشفتگی میخوابیم و با سراسیمگی بیدار میشویم. در این مدت، دریغ از یک موضعگیری نیروهای سیاسی داخل و خارج کشور، دریغ از نهادهای حقوق بشر داخلی و خارجی، همایش برگزار کردند، راهپیمایی برگزار کردند، در جلسات متعدد شرکت کردند، یک کلام در اینباره صحبت نکردهاند. این رویگردانی است.
جمهوری اسلامی از همان آغاز برای در برابر هم قرار دادن مردم است. یکی بهایی است و یکی کافر و منافق و دشمن است. هر دو دشمن و هر دو عامل خارجی ولی به هر صورت حذف این افراد یک سوی ماجراست و حرمت مردگان سوی دیگر ماجرا. خاوران پارهای از ایران و بخشی از تاریخ ماست. امروز همان تکهخاکی را که این افراد به توهینآمیزترین گونه و تحقیرآمیزترین شکل آنجا دفن شدهاند در حال از بین بردن هستند. حال به این عنوان که باجگیری جمهوری اسلامی شکل دیگری پیدا کرده است که خلاف قوانین جاری این کشور است و با تحت فشار گذاشتن جامعه بهاییان و در عینحال آزار و اذیت خانوادههای خاوران.
فرشته قاضی: شهروند دیگری از بهاییان در خاوران به خاک سپرده شد. شما انتقاد کردهاید از رویگردانی همگان نسبت به این موضوع. منظور شما از این رویگردانی همگانی چیست؟
سال گذشته دو شهروند بهایی را آنجا به خاک سپردند و در طی بیست روز گذشته چهار شهروند دیگر را. یعنی در بخش اعدامیها، زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت، امروز شش شهروند بهایی به خاک سپرده شدهاند. گورهای دیگری را هم آماده کردهاند و تعداد دیگری از مردگان بهایی در سردخانه بهشتزهرا منتظر هستند که اگر ۳۰ میلیون تومان باج دریافت نشود، آنها را در خاوران دفن کنند. در طی این سالهایی که بر ما گذشته است، واقعیت این است که تنها بودهایم.
رضا معینی : یکی از اشتباههای ما به عنوان خانوادههای خاوران این بود که اسم خاوران را «گلستان خاوران» کردیم. آنجا «لعنتآباد» است، لعنتآبادی است که جمهوری اسلامی ساخته است تا مردم را وادار به موضعگیری در برابر مردگان کند که بگویند «اینها هیچ بودهاند.» لعنتیهایی هستند که در آنجا به خاک سپرده شدهاند. مردم ما با هنوز با همان نگاه به مساله نگاه میکنند. برای همین است که خاوران مساله جامعه ما نیست. در حالیکه خاوران بخشی از ایران است و افرادی هم که در آنجا هستند، چه بهایی و چه اعدامشده، شهروندان این کشور بودهاند.
وقتی میگویم رویگردانی همین است که در طی بیست روز گذشته این اتفاق تلخ افتاده است. هر شب خانوادههای ما و بهاییان با آشفتگی میخوابیم و با سراسیمگی بیدار میشویم. در این مدت، دریغ از یک موضعگیری نیروهای سیاسی داخل و خارج کشور، دریغ از نهادهای حقوق بشر داخلی و خارجی، همایش برگزار کردند، راهپیمایی برگزار کردند، در جلسات متعدد شرکت کردند، یک کلام در اینباره صحبت نکردهاند. این رویگردانی است. سرآغاز این جنبش دادخواهانه برای دادخواهی قتل مهسا ژینا امینی بود. این دادخواهی همبستگی است. انتظار من ترحم نیست بلکه همبستگی است؛ همان مسالهای که برای تمامی کشتهشدگان توسط جمهوری اسلامی باید باشد. این همبستگی تنها برای این یا آن اتفاق نیست. از همان آغازی که مادران ما در خاوران پرچم دادخواهی را برداشتند، تا امروز در کنار دیگر دادخواهان بودیم چون برای ایرانی عاری از این جنایتها تلاش میکنیم؛ نه برای کسب و نه برای حفظ قدرت. مساله ما برای دادخواهی همین است. برای همین انتظار داریم در جنبش دادخواهانه زن، زندگی، آزادی در کارزار ماندگاری خاوران همیار ما و هموطنان بهاییان باشند.
شما کارزاری با عنوان «ماندگاری خاوران» راه انداختهاید. فکر میکنید چه
راهکاری وجود دارد و چه میشود کرد که جلوی این اقدام حکومت را گرفت؟
اگر ما از آن انگیزه و هدف اصلی جمهوری اسلامی کمی فاصله بگیریم و خوشبینانه بگوییم جمهوری اسلامی فقط میخواهد باج بگیرد. این زمینی را که به هموطنان بهایی ما فروخته شده، ملکی خصوصی است اما تحت نظر سازمان بهشتزهرا قرار گرفته است. اگر این مساله را کنار بگذاریم، جمهوری اسلامی امروز میگوید برای به خاکسپاری هر بهایی ۳۰ میلیون تومان بایستی پرداخت شود. به شکل قانونی این مساله را به خاطر ملک خصوصی بودن زمین بهاییان میتوان پیگیری کرد و جمهوری اسلامی هم باید احترام بگذارد. اما ما به شکل کارزار این مساله را پیگیری میکنیم. واقعیت این است که بدون همبستگی همگانی راهکارهای زیادی نداریم. فشار بر خانواده بهاییان هست و آنها پایداری و مقاومت میکنند. اما در این روند، بیشترین هزینه را خانوادههای خاوران میپردازند. برای این مساله باید راهکار پیدا کرد.
ما نامهای آماده کردهایم برای ارسال به نهادهای بینالمللی و حتما اقداماتی را پیش خواهیم برد. اما راه چاره باید پیدا کرد. اگر بتوانیم یک صندوق همبستگی ملی فراهم کنیم و بگوییم که این باج را ما میدهیم با کمک جامعه و همگان پول آن را آماده کنیم و در اختیار جامعه بهایی قرار دهیم. امروز مقاومت بهاییان ارجمند است و در کنار آنها ایستادهایم اما باید در کنار آن، راه حلی پیدا کنیم که این بخش ِخاوران از خاطره جمعی و حافظه تاریخی ما از بین نرود.
به باجخواهی اشاره کردید. اما با این رویکرد، چه تضمینی وجود دارد که در آینده، جمهوری اسلامی باج بیشتری نخواهد؟
بدون شک. برای همین تاکید کردم که انگیزه اصلی جمهوری اسلامی را که نابودی خاوران است و بهانه آن را در نظر بگیریم که باجگیری است، میتوان در مقابل آن ایستاد. اما برای آنچه که فکر میکنیم حفظ خاوران است، نیاز به کارزاری عملی داریم. با شعار و گفتن اینکه «خاوران زنده است» یا «ما میمانیم» نمیشود. خاورانی که حتی رفقای خودشان هم فراموششان کردهاند خیلی مشخص راهکارهای عملی را باید بهکار گرفت. ما این کارزار را برای همین راهکارها به راه انداختهایم و امروز در کنار دوستان بهاییمان مقاومت میکنیم و سعی میکنیم کارزار را در داخل و نهادهای بینالمللی به پیش ببریم.
مصاحبه رادیو فردا را در اینجا بشنوید