بیداران

  دادخواهی برای حقیقت و عدالت

بازگشت به صفحه نخست > روایت تصویر > کفشارو درآرین

کفشارو درآرین

مجموعه فکاهی از پرستو فروهر

يكشنبه 4 ژانويه 2009

ورودی اداره

اول برین اتاقه بازرسي
اول برین اتاقه بازرسي

امروز تعطیله
امروز تعطیله

اينجا نميشه وايسين
اينجا نميشه وايسين

بازرسي بدني


بازرسي خاهرا نيم ساعته دیگه باز ميشه


پرده رو پشتتون بکشين


دستتاتونو بالا بگيرين


فقط بيک شيشه ای حق دارين ببرين تو - بقيقه چيزاتونو تحويل بدين


آهای ... شماره تون يادتون رفت


کلاسوراتونو بزارين زمين - بايد بگردمتون


شما که ديروزم اينجا بودين


چادر سر کنين


کفشارو درآرین


"... فکر کنم ملاه اومد..."


حاج آقا


" .. فردا دوباره میام"


"... بايد نونم بخرم"


سرکار خانم بيخودی دارين منتظر ميشين


ببخشين .. ميخاستم برم خدمته حاج آقا
بگيرين بشينين مثه بقيه اونجا


امروزم که دوباره اينجاين

دفتر رياست


سرکار خانم امروز ديگه چه فرمايشي دارين؟


ولي ... جناب آیت الله!


سرکار خانم صبر داشته باشين


سرکار خانم بازم دارين حرفه خودتونو تکرار ميکنين


اين دو تا زنا هنوزم بيرون نشستن


سرکار خانوم بفرمايين بشينين- بقيه ام الان ميان


بسمه تعالا- جلسه رسميه- مطالبتونو بفرمايين- ضبط ميشه


اینا مدارکيه که درخاست کرده بودين- همينجا ميتونين بخونين بيرون نميشه ببرين

ساندويچ فروشي


يارو مارو ديد


يکي پشت درخت وايستاده


ميگي اين يارو ام ماموره؟


هميشه ام همين يکي رو ميفرستن

مطالعه اسناد


مدارک رو زير نظر ما ميتونين بخونين - تا نماز ظهرم بيشتر وقت نيست


"تق تق"
امروز ديگه کسي مزاحمم نشه


خرررپف خرررپف


خررر.. خررر.....


يکساعت بيشتر از وقتتون نمونده


"تق تق"
برگه ها رو قاطي نکنين


وقت تمومه

ارائه نامه


ببخشين اين نامه رو ميخاستم تحويل بدم


ببخشين... اين نامه رو ميخاستم تحويل بدم


ببخشين... اين نامه رو ميخاستم تحويل بدم


حاج آقا!

#socialtags