بیداران

  دادخواهی برای حقیقت و عدالت

بازگشت به صفحه نخست > خاوران > خاوران، کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧و مراسم دهم شهریور

خاوران، کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧و مراسم دهم شهریور

جعفر بهکيش

يكشنبه 17 سپتامبر 2006

آیا صحیح تر نیست که خانواده ها را به عنوان صاحبان این مراسم به رسمیت بشناسیم و به روش و منش آنها در برگزاری مراسم احترام بگذاریم و برای حمایت از آنها، بزرگداشت یاد قربانیان و حفظ خاوران حضوری وسیع داشته باشیم؟

در سال گذشته در مراسمی که از طرف کانون خاوران به مناسبت سالگرد فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی در سال شصت و هفت برگزار شده بود، فیلمی پخش شد که نشان میداد تنی چند از شرکت کنندگان سرود انترناسیونال را در این مراسم میخواندند. با توجه به آشنائیم با چگونگی برگزاری این مراسمها، گمان کردم که این مسئله نمیتواند حقیقت داشته باشد و به همین دلیل از یکی از مسئولان این مراسم خواهش کردم که توضیحی را در این مورد در اختیار شرکت کنندگان قرار دهند. ایشان نیز توضیح مرا با شرکت کنندگان در میان گذاشتند. لازم است اعلام کنم که این برداشت من اشتباه بود و حقیقتا برخی از شرکت کنندگان در جریان مراسم سرود انترناسیونال را خوانده بودند.

در مقاله زیر تلاش میشود تا با تصویر شرایط خاوران درزمان برگزاری سالگرد فاجعه ملی، سئوالاتی با خوانندگان در میان گذارده شود، تا با کنکاش در جوانب شرایطی که در مقابل ما قرار دارد، به درکی عمیقتر تر ازمشکلات برگزاری سالگرد فاجعه ملی نائل آئیم .

١- مراسم بزرگداشت چگونه برگزار میشود:

مراسم سالگرد فاجعه ملی در سال ٦٧، هر ساله در گورستان خاوران برگزارمیگردد. از سال شصت و هشت، نزدیکترین جمعه به دهم شهریور، به این مسئله اختصاص داده میشود و خانواده ها در آن روز در خاوران گرد هم میایند تا یاد آن قربانیان را گرامی بدارند.چگونگی برگزاری این مراسم درتاریخ هجده ساله خود شاهد تغییرات چشمگیری بوده است.

در سالهای اخیر و با گسترش توجه محافل مختلف سیاسی و اجتماعی به نقض گسترده حقوق بشر در جمهوری اسلامی، تعداد شرکت کنندگان در این مراسم افزایش یافته و توجه بیشتری به آن جلب شده است. حضور و مشارکت گسترده تر نیروهای خارج از دایره خانواده قربانیان، موجب بروز مسائل جدیدی در برگزاری این مراسم شده است.

تا سال ٧٨، شرکت کنندگان در این مراسمها به خانواده های اعدام شدگان محدود بود. خانواده ها در قسمتی از خاوران که نشانه های گورهای دسته جمعی را در آنجا یافته و گمان میکنند که بخشی از قربانیان کشتار زندانیان سیاسی در سال شصت و هفت در این گورهای دسته جمعی دفن شده اند گرد هم میامدند2. در سالهای اولیه مراسم به شکلی کنونی برگزار نمیگردید. سخنرانی از طرف شرکت کنندگان انجام نمیشد و خانواده ها بیشتر به حضور در محل گورستان و گذاردن عکس قربانیان در محل گورهای دسته جمعی و خواندن چند سرود اکتفا میکردند. گورهای انفرادی و دسته جمعی گلباران میشدند. این در حالی بود که در سالهای اولیه ماموران امنیتی دائما در محل حضور داشته و گاها دستگیری هائی هم انجام میشد.

بعد از دوم خرداد ١٣٧٦ و با باز شدن فضای سیاسی در جامعه و کاهش نگرانیها، به تدریج تعداد بیشتری در این مراسمها شرکت میکردند و سخنرانیهائی ایراد میشد. از همین سالها است که خانواده ها و دیگر شرکت کنندگان در پایان مراسم، دسته جمعی و سرود خوانان به گرد گورهای دسته جمعی و گورهای انفرادی که به اعدام شدگان سالهای قبل از ٦٧ مربوط میشد راهپیمائی میکنند.

٢- در سال گذشته چه پیش آمد؟

در سال گذشته تبلیغات وسیعی از طرف نیروهای مختلف برای شرکت در مراسم سالیانه در خاوران انجام شد. نیروهای وابسته به گرایشات مختلف تمایل و قصد خود را برای مشارکت در این مراسم اعلام کردند. در پایان این مراسم و در جریان راهپیمائی ، جمعی از شرکت کنندگان اقدام به خواندن سرود انترناسیونال کردند. این اقدام سبب بروز نگرانی در میان خانواده ها شد. برخی بر این عقیده بودند که راهپیمائی را انجام نداده مراسم را به پایان برسانند. به همین جهت، عده ای خاوران را ترک کردند. برخی دیگر در انتظار پایان یافتن این اقدام بودند تا راهمپیمائی هر ساله را انجام دهند. برخی به اعتراض پرداختند.معترضین از این مسئله نگران بودند که این اقدامات سبب افزایش حساسیت دولت و در نتیجه افزایش فشار بر خانواده ها بشود.

از سوی دیگر دولت برای اولین بار در سالهای اخیر، حضور مشخص در خاوران را از سر گرفت. تعدادی از ماشینهای متعلق به شرکت کنندگان را مورد بازرسی قرار داد و برخی از شرکت کنندگان بازداشت شدند. این مسئله بر نگرانیهای به وجود آمده افزود.

٣- امسال در خاوران چه گذشت؟

مروری بر گزارشات منتشر شده میتواند ما را به شکلی دقیق تر از شرایط و اختلاف نظر در میان شرکت کنندگان آگاه کند.
در برخی گزارشهای منتشر شده به این نکته اشاره شده است که در روزهای قبل از دهم شهریور، ماموران امنیتی با برخی از خانواده ها و شرکت کنندگان احتمالی تماس گرفته و آنان را یا از شرکت در مراسم بر حذر داشته و یا خواسته اند که مراسم را به سرعت و در ارامش برگزار کنند. خانم منصوره بهکیش چنین میگوید: " ... سپس مادر لطفی صحبت کرد و از جمعیت خواست که به علت گرمی هوا مراسم را زودتر به پایان برسانیم. چهره اش بسیار برافروخته و نگران بود. او جزو کسانی بود که چندین و چند بار به او زنگ زده و خواسته بودند که مراسم به آرامی برگزار شود." (١) و یا آقای محسن ثقفی مطلب را اینگونه بیان میکند "مراسم با سخنان مادر لطفی شروع میشود. مادر لطفی با بیان این مطلب که نیروهای مذکور (نیروهای امنیتی- توضیح از من است) از وی خواسته اند در مراسم امروز از دادن شعار و خواندن سرودهای تند مانند "انترناسیونال" خودداری شود، مراسم را شروع کرده است" (٢)

آیا به صلاح بود که شرکت کنندگان این درخواست را اجابت کنند ؟

مراسم در ساعت ٩ شروع میشود، همه نگران هستند، هم به دلیل برخورد نیروهای امنیتی در سال گذشته و هم به دلیل تهدیدهائی که در روزهای قبل از دهم شهریور اتفاق افتاده بود. سخنرانی انجام نمیشود و خانواده ها تنها به برگزاری ساده مراسم اکتفا میکنند. خانم بهکیش با تاثر و تاسف میگوید"مراسم طبق معمول هر ساله نه آنطور دلچسب برگزار شد. شعرها، سرودها و یکی دو نوشته خوانده شد و با دلی پر خون و چشمانی پر از اشک مراسم را به پایان رساندیم."(٣) اما همه در این تاسف خانم بهکیش سهیم نیستند حمید مینویسد "عده ای از زنان و مردان آزادیخواه با سرودن شعرها و یا خواندن مطالب سوسیالیستی و تنها راه حل نجات بشریت برای حضار، مراسم را گرمائی خاص بخشیدند..." (٤) حمید گویا تفاوتی میان مراسم امسال با سالهای پیش از آن احساس نمیکند و در این احساس با نسل فردا شریک نیست که " امروز واقعا حس غم وحشتناکی را در وجودم حس کردم حس ناتوانی! حس ناتوانی حتی برای ریختن اشک! آن قدر ناتوان بودم که حتی نتوانستم بگریم! می خواهم یک دل سیر گریه کنم اما...." (٥)

مراسم که به پایان رسید، به رسم سالهای اخیر شرکت کنندگان به گرد گورهای انفرادی و دسته جمعی طی مسیر کرده و سرود میخوانند. اما گویا امسال همه پای در راه نداشتند. خانم بهکیش مینویسد "در پایان همراه با جمعیت، راه پیمائی گرد خاوران را سرود خوانان انجام دادیم. جو پلیسی باعث کندی پیوستن جمعیت به راه پیمایان شده بود ولی کم کم بیشتر حاضرین به راه پیمایان پیوستند." (٦) آیا دیگران نیز این تردید را دیده اند و یا بدان توجه کرده اند؟ در گزارشها که جستجو میکنم، کمتر نشانی از عطف توجه گزارشگران به این نکته مییابم. در گزارش "دادخواهان کشتار ٦٧" چنین آمده است "شرکت کنندگان در این مراسم همگی سرود خوانان دور تا دور مکانی که عزیزانشان آرام در آن خفته بودند، می گشتند و همزمان گلهائی را که در دست داشتند بر زمین خاوران میگذاشتند." (٧) نویسنده این گزارش آن تردیدی را که خانم بهکیش از آن سخن میگوید را ندیده است. شاید لازم است که گزارشگر از نزدیک با نگرانیها و رنجهائی که خانواده های قربانیان در این هیجده سال متحمل شده اند آشنا باشد تا هر حرکت کوچک انان را بشناسد؟ شاید بسیاری که اینروزها به خاوران میایند، از کش و واکشهائی میان خانواده ها و ماموران دولتی چیزی نشنیده اند، تا بتوانند نگرانیها و تردیدهای آنان را درک کنند؟

مراسم پایان مییابد و شرکت کنندگان در حال خارج شدن هستند که دسته ای دیگر که در پشت راه بند ماموران معطل مانده بودند وارد میشوند. آمدن تازه واردین و به ویژه حضور آقای ناصر زرافشان در میان آنان سبب میشود که برخی از شرکت کنندگان از رفتن منصرف شده و به تازه واردین بپیوندند. آقای زرافشان شرکت کنندگان را تهییج میکند. شیوا مینویسد "جمعیت دست میزند و "درود بر زرافشان میگوید" پسری از آن میان دستش را بلند میکند که شعار ندهید (نیتش خیر است البته و می شناسمش) زرافشان بر افروخته فریاد میزند: نترسید، شعار هم بدهید..." (٨) حمید اما قضیه را چنین تعریف میکند "مردم با شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد و درود درود بر زرافشان از او و خانواده اش به خوبی و گرمی استقبال کردند که عده ای از بسیجیان و امنیتی های رژیم در لباس دانشجو میگفتند این شعارهای تفرقه دار را ندهید و... که با خشم زرافشان روبرو شدند..." (٩) اما این بسیجیها و نیروهای امنیتی کسانی جز دو تن از خانمهای شرکت کننده و آقای محسن ثقفی نبودند. ر.س. چنین مینویسد " دو نفر از خانمهای جمعیت به خواندن سرود اعتراض کرده و خواهان برقراری مراسم آرام و به دور از هر گونه تنشی بودند و آقای زرافشان اعلام کرد که سال ٣٦٥ روز دارد امروز از آن ما و باقیمانده روزهای سال از آن آنان باشد." (١٠) آقای ثقفی مینویسد که "در این لحظه نگارنده که تحت تاثیر جو بوجود آمده بود، به اشتباه فریاد زد:"شعار ندهید"..." (١١)

با توجه به درخواستهای ماموران دولتی برای برگزاری آرام مراسم و نگرانیهای موجود در میان خانواده ها، آیا شرکت کنندگان مجاز به دادن شعار بودند؟

مراسم با اندک درگیری میان شرکت کنندگان و ماموران خاتمه مییابد. گزارشها در مورد دستگیریها احتمالی اتفاق نظر ندارند.

اغلب گزارشها مراسم را شکوهمند و سرشار از جسارت و شور انقلابی ارزیابی کرده اند. (١٢)

آیا شور انقلابی برای حل مشکلاتی که خانواده ها در خاوران با آن روبرو هستند، لازم است؟

٤- ما با چه پرسش هائی روبرو هستیم؟

آنچه در بالا با خواننده محترم در میان گذاشته شد، بدان جهت بود تا زمینه ای را برای طرح سئوالات زیر بوجود آورده باشم.

- آیا شرکت کنندگانی که از میان خانواده ها نیستند، ملزم به رعایت ضوابطی هستند که از طرف خانواده ها اعلام و اعمال میشوند؟

- آیا خانواده ها لازم است تا تنوع جمعیت حاضر در مراسم را در چگونگی برگزاری مراسم مورد توجه قرار دهند؟

- آیا شرکت کنندگان مجاز هستند که به اعمالی دست زنند که بر نگرانی خانواده ها بیافزاید و سبب افزایش فشار بر خانواده ها شود؟

- آیا اعمال فشار دولت برای برگزاری محدود مراسم در امسال به دلیل آن بوده است که در سال گذشته در خاوران مثلا سرود انترناسیونال خوانده شده است؟

- آیا هراس و نگرانی دولت جمهوری اسلامی از این نکته است که خاوران از آن غربت به در آمده و به عنوان یکی از مهمترین نمادهای نقض حقوق بشر در ایران از طرف جریانات فکری و سیاسی مختلف به رسمیت شناخته شود؟

- آیا دولت جمهوری اسلامی میخواهد شرایط را به گونه ای فراهم کند که از همراهی نیروهای هواخواه حقوق بشر و دمکراسی و تجمع هماهنگ آنها در خاوران جلوگیری کرده و در این راه سنگ اندازی کند؟

- آیا خانواده ها توانسته اند خود را از کابوس سالهای تنهائی و غربت رها ساخته و آماده هماهنگی با شرایط جدید هستند؟

- آیا طرح شعارهای تند و خواندن سرودهای جهت دار، سبب دور کردن دیگران از ما نخواهد شد؟

- آیا آنانی که دادن شعارهای تند را تشویق میکنند عواقب و مسئولیت آنرا بر عهده خواهند گرفت؟

- آیا اصولا حاوران جائی است که باید و لازم است سرودها و شعار های انقلابی در آن خوانده و یا داده شود؟

- آیا برخی خاوران را صحنه مبارزه سیاسی خود با دولت جمهوری اسلامی قلمداد میکنند و قصد دارند تا مراسم در خاوران را به بخشی از مبارزه حزبی خود تقلیل دهند؟

- آیا این امکان وجود خواهد داشت که در سالهای آینده مراسمی هماهنگ را در خاوران برگزار کنیم؟

- آیا صحیحیتر نیست که خانواده ها را به عنوان صاحبان این مراسم به رسمیت بشناسیم و به روش و منش آنها در برگزاری مراسم احترام بگذاریم و برای حمایت از آنها، بزرگداشت یاد قربانیان و حفظ خاوران حضوری وسیع داشته باشیم؟


١- منصوره بهکیش، "در خاوران چه گذشت"، ایران امروز

٢ - محسن ثقفی، "گزارش مراسم سالگرد 67، گلزار خاوران"، وبلاگ آوای سرخ

٣- به ١ مراجعه شود

٤ – حمید،"جهت اطلاع"، سایت سازمان کارگران انقلابی " راه کارگر"

٥ – نسل فردا، "زیباترین فرزندان آفتاب و باد"، وبلاگ تسل فردا

٦ – به ١ مراجعه شود

٧ – دادخواهان کشتار ٦٧، "گزارشی از برگزاری سالگرد دهم شهریور"، کار (سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت)

٨ – شیوا، مطلب در مورد خاوران، وبلاگ آزادی زن

٩ – به ٤ مراجعه شود

١٠ – ر.س.، "به نام آنان که با پیکار در راه رهایی خلق ها شهادت را برگزیدند"، کار (اکثریت)

١١- به ٢ مراجعه شود

١٢ - اعلامیه حزب کمونیست کارگری به تاریخ دهم شهریور 1385. -اعلامیه حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، به تاریخ یازدهم شهریور 1385
نسل فردا، "زیباترین فرزندان آفتاب و باد"، وبلاگ تسل فردا، ر.س.، "به نام آنان که با پیکار در راه رهایی خلق ها شهادت را برگزیدند"، کار (اکثریت)

#socialtags